دوباره... دوباره ...

سلام ! 

سلامی به گرمی آفتاب ... بعد از ۵ سال رکود کامل دوباره اینجا می نویسم ! ۷ سال از عمر این وبلاگ می گذره .  

یه زمانی به روز بودن این وبلاگ برام خیلی مهم بود ، اما با موانعی مثل درس و کنکور و دانشگاه و سایر کار ها مگه فرصتی برای وبلاگ می مونه ؟ تو این ۵ سال چه روز هایی بر ما گذشت بماند ! 

چند روز پیش وقتی داشتم چک میل می کردم ، ایمیلی دیدم از یکی از دوستان وبلاگ نویس قدیمی ... برام تجدید خاطره شد . با بازدید دوباره از وبلاگ قدیمیم خیلی چیزا یادم اومد ... 

از اونجایی که نوشتن رو دوس دارم (چه با قلم و چه کیبورد !!!) بهانه ای دستم اومد تا دوباره اینجا بنویسم .  

اگرچه گمون نمی کنم اینجا پایدار باشم و به نوشتن ادامه بدم اما دوس دارم این پست رو به تجدید خاطرات اختصاص بدم ! 

خیلی ها از اینجا خاطره دارن ! اگرچه یادشون نیاد اما کافیه سری به نظرات بزنید و نظرات قدیمیتون رو ببینید ! 

شما دوست عزیزی که از قبل با وبلاگم آشنا بودی ... دوست دارم نظرتو بدونم ، در مورد وبلاگ ، من ، ...  

و شما دوست عزیزی که تازه اینجا سر زدی ... وبلاگی که می بینی از قدیمی ترین وبلاگ های ایرانی به شمار میاد . وبلاگی که زمانی خیلی بازدید کننده داشت و با امکانات dial-up  و کامپیوتر های اولیه کار می کرد !! اگرچه الان نه قالبی داره و نه شکلی اما یه موقع هایی کارش درست بود . دوست دارم نظر تو رو هم بدونم ... 

برام بنویسید ...  

نظرات 2 + ارسال نظر
یک زن سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:59 ب.ظ http://radepayeman.blogsky.com

۵ سال دوری....چه دلی داشتین.!

من منم چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ق.ظ

یه موقعهایی اینجا پاتوقمون بود و کلی سر میزدیم . هم حرفاتو دنبال می کردیم و هم کاراتو . خوب می نوشتی . همیشه خنده رو لبامون میومد . الان همه چی عوض شده . من ، گروهمون ، وبلاگ ، گربه ای روی شیروانی و حتی آرش . اما آرش همون آرشه . همون شوخ طبعی ، همون نوشته های شیرین ، همون فضا . خوش آمدی آرش
اسممو ننوشتم . دلیلشو می دونی . اما دوست دارم بازم بنویسی . حتی اگه خیلی کم بیای .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد